---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
صفحه اصلی
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۳/۰۶/۲۴

از سوزاندن گرباچف تا سوختن تنديس بوش (گام به گام با رهبري نهضت اسلامي افغانستان)

به تعقيب ديد و واديدهاي متعددي با تعداد زيادي از صاحب نظران و خبرگان مسايل ديني و سياسي تاسيس اين شورا مهمتر از هر اقدامي به نظر آمد و همه با اتفاق نظر به تدوين اساسنامة آن راي دادند.
سرانجام به تاريخ 22/6/1388 هجری شمسی رهبري نهضت اسلامي جواز فعاليت شورا را از وزارت محترم عدليه بدست آورد و عملاً شورا فعاليت خود را آغاز نمود.
البته در باره شورا و اهداف آن از سايت شورا (www.qudscouncil.com) معلومات بيشتري بدست خواهيد آورد.
شوراي فرهنگي حاميان قدس شريف همان گونه كه از نام آن پيداست نهادي است كه در امور اجتماعي و فرهنگي در كشور مصروف فعاليت بوده و در اين راستا داراي برنامه هاي مشخصي است.

مسئوليت اين شورا كه به عهده مولوي محمدمختار مفلح است فعاليت هاي خويش را بر محور تمدن اسلامي شكل داده و حمايت و دفاع از ارزشهاي اسلامي به ويژه اعادة قدس شريف را از رئوس اولويت هاي خود قرار داده است.
شورا داراي يك ارگان نشراتي زير نام مجله دو هفتگی قدس مي‌باشد و اين نشريه براي تبيين اهداف شورا، انعكاس فعاليت ها و هكذا در راستاي روشنگري اذهان عامه به ويژه جوانان فعاليت مي‌ دارد.
اين شورا در آينده در نظر دارد تا با راه اندازي برنامه‌هاي گسترده در عرصه مسايل اجتماعي- فرهنگي بيش از پيش فعال شده و به نحو احسن در خدمت هموطنان عزيز قرار گيرد.
سال1363هـ.ش در كنار پيكرهاي مطهر 16 تن شهداي يك خانواده طفلي را نيز بعد از بيرون آوردن از زير آوارها نهاده بودند كه با بدن خون آلود و خسته اش به پندار بعضي از حاضران آن لحظه طاقت سوز اندكي از رمق در گلويش بود و دستي پيش شد و نگذاشت اين شماره، هفدهم آن ياران سفر كرده گردد...
آن طفل محمدمختار نام داشت كه از جمع خانواده در اثر بمباران نيروهاي روسي تنها فردي بود كه جان به سلامت برده بود و پدرش الحاج مولوي عبدالرب، كه اكثريت وابستگانش را از دست داده بود اطمينان، از حيات اين طفل خسته و مجروح در آن لحظات تيره، مايه اميد و دريچه‌يي به سوي روشنايي گرديد.
طفل، كه مادر، خواهر، برادرزاده ها، خواهرزاده ها و... را از دست داده بود در دامن سنگرهاي جهاد در آغوش پدري شهيد داده تربيت مي‌يافت و از گذشت روزگار كه آميخته بود با غرش طياره‌ها و انفجار صدها بم و خمپاره درسي از دنياي واقعيت مي‌گرفت و جاي افسانه‌هاي كه در كودكي براي هر طفل گفته مي‌شود براي او داستان هاي واقعي قهرمان هايي را گفته بودند كه ديدن آنان در هر بيشه‌يي براي هركسي مقدور بود و اي بسا كه محمدمختار در بسا از اوقات هم طبق و هم سبق آنان بوده باشد.
جويبار رفته مولوي عبدالرب حفظه‌الله را بايد پي مي‌رفت، و در آن ناودان بايد اين آب جاري مي‌شد، سير دانش و علوم اسلامي، از قضا اين فرصت را هجرت به خوبي آراست، اقامت در چترال پاكستان و بهره‌مندي از تلمذ نزد استادان علوم اسلامي فرصت هاي طلايي براي كسب علوم اسلامي براي اين طفل از جهاد آمده فراهم ساخت.
اين زمينه تحصيلي تا تحصيل در حوزه هاي علمي (پنجشير) كه بعد از شكست خفت بار روسها از رونق خوبي برخوردار بودند نزد بزرگاني چون حضرت شيخ الاسلام مولوي محمد موسي و مولوي گل عالم و علماي ديگري امتداد يافت و در فرجام مدرك بكلوريا از مدرسه عالي امام ابوحنيفه در زمان استقرار حاكميت مجاهدين در كابل بدست آورد.
تحول سياسي در كابل سبب شد تا محدوديت هاي بيشماري براي برخي ها پديد آيد، از جمله مولوي محمدمختار نيز ديار غربت را برگزيده و نزد حضرت شيخ شهيد مولوي حسن جان(رح) براي فراگيري حديث شريف زانو زد و در فرجام هم ازآن بزرگوار به كسب اجازه روايت حديث شريف نايل آمد.
حوادث داغ و وضعيت نابسامان كشور كم كسي را اجازه مي‌داد تا از مسئوليت هايش شانه خالي كند، همين درك باعث گرديد تا آقاي مولوي محمدمختار مفلح با رياست جمهوري اسلامي استاد برهان الدين رباني و رهبري مقاومت شهيد انجنير احمدشاه مسعود نزديكي تنگاتنگي پديد آورد و مولوي به شخص فعال در امور سياسي مبدل گردد.
دراين برهه از زمان آقاي مولوي محمدمختار مفلح با درك اينكه فاصله ميان دو ملت مسلمان افغانستان و پاكستان و در رأس موضعگيري ناشيانه برخي از علماي اين كشور پاكستان به نفع دو ملت نيست، دست بكار شده و بارها زمينه ساز تفاهم و نزديكي علماي كشور پاكستان با سران دولت مجاهدين به رهبري استاد رباني گرديد، كه خوشبختانه اين فعاليت ها بي‌ثمر نماند و هرازگاهي حقانيت داعيه مقاومت به رهبران مذهبي پاكستان را گوشزد ساخت.
هم در اين سالها بود كه آقاي مفلح با مشوره با شهيد احمدشاه مسعود دست به تأسيس و نشر مجله‌يي زد كه در آن سالها در محيط پاكستان با آن طرز فكر حادثه مهمي بود «تاسيس مجلة فكر».
اين مجله در قطع و تيراژ مناسبي با خطوط اساسي يي كه بر محور تمدن اسلامي و با ديد نوين و دگرگون طلب به نشر مي‌رسيد از سرزمين پاكستان تا قلمرو حجاز خواننده داشت و افزون برآن شايقين آن در درون كشور نيز اندك نبودند.
سال 2001 ميلادي با تحول جديد كشور مجله فكر در كابل به فعاليت منسجم تر از قبل آغاز نمود، و در اداي دين از هيچ سعي دريغ نمي‌ورزيد، درآن روزها كه به تن نمودن عبا و قباي ليبراليسم و ساير «ايزم» ها مود روز به شمار مي‌رفت و از پيوندهاي نخستين نهضت اسلامي هركسي مي‌گريخت اما بازهم اين مجله با ديدگاه رياست اداره آن هنوز به آن ارزش‌ها متمسك بود و آن آرمان هاي اوليه كه اقامه حكومت عدل الهي و حاكميت كتاب الهي بود را استهلاك ناپذير مي‌دانست.

البته فعاليت هاي برجستة ديگري نيز دراين مدت به ابتكار آقاي مفلح صورت پذيرفت چون براي نخستين بار تدوير سيمينار بزرگ «مسعود شناسي» در تالار بزرگ وزارت امور داخله كه اينك فشرده گزارش آن روز را اين طور ورق مي‌زنيم: