---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
صفحه اصلی
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

۱۳۹۳/۰۷/۰۵

افغانستان در حاشیه اما کانون بحران شرق میانه متن سخنرانی عبدالحفیظ منصور نویسنده و کارشناس امور سیاسی

عزیزان گرامی، فرهیختگان و دانشمندان! می‌خواهم تحت این عنوان «افغانستان در حاشيه اما كانون بحران شرق ميانه» نکات اساسی چندی را خدمت شما ارائه کنم وآن اینکه بحران پیچیده افغانستان با قضیه فلسطین گره های نا گسستنی خورده است که میشود روی چند تای آن عامل بحران در کنفرانس امروزی بحث نمود که یکی از آن بحران ها مسأله كشمير و ديگر قضیه اي فلسطين بر اوضاع افغانستان اثرات به شدت ناگوار امنيتي را وارد آورده اند. پاكستان بدليل اختلاف با هند، خود را هميشه
از رهگذر كمي عمق، آسيب پذير مي داند؛ لذا در پي كسب عمق استراتيژيک است و مداخله ي خود در امور افغانستان را ناشي از نيازمندي امنيتي مي شمارد و در اين راستا خود را مستحق مي داند.
فلسطين زخم خون چكان دنيای اسلام است، سالهاست كه از اين سرزمين خون مي جوشد. در زمان جهاد مقدس مردم افغانستان در برابر قواي مهاجم شوروي، غرب و دنياي عرب جوانان پرشورو متدین عرب را تشويق نمودند، تا در جهاد افغانستان شركت جويند.
در اين برنامه دو هدف را دنبال مي نمودند؛ يكي تشديد جنگ در برابر قواي شوروي، ديگری پرتاب محور هاي تهديد از كشور هاي خود به افغانستان.
مساعد بودن موقعيت جغرافيايي، وضعيت فزيكي و اجتماعي افغانستان سبب گرديد، تا بسياري از جوانان عرب پس از دوران جهاد همچنان در مناطق مرزي افغانستان مستقر شوند و سازمان القاعده را پي ريزي نمايند.
براي فعالان القاعده، افغانستان پايگاهي شمرده مي شود كه از اين جا امريكا و اسرائيل را در خاور ميانه تحت فشار قرار مي دهند، نيك آشكار است كه القاعده خروج امريكا را از كشورهاي عربي و دست كشي اسرائيل از سياست هاي غاصبان اش در مورد فلسطين را مطالبه مي‌دارد. اين سخن بدين معني است، كه القاعده و غرب از افغانستان به حيث ميدان جنگ استفاده مي برند، در حالي كه هدف اساسي؛ فلسطين و چاه هاي نفت خاور ميانه است.
ببینید دوستان! از دلايلي كه كارشناسان در شكست طرح مذاكره با طالبان ارائه مي دارند، يكي اين است كه قطع جنگ در افغانستان باعث خواهد شد؛ تا جوانان عرب به كشور هاي شان برگردند، و اوضاع امنيتي را در آن جاها مختل سازند، كه چنين تحولي به نفع دولت هاي عربي نمي باشد؛ از اين رو كساني كه فكر مي كنند عربستان به تفاهم طالبان با دولت راضي است، در اشتباه اند.
شواهد و قراين آشكاري وجود دارد كه حضور هواپيماهاي بدون سرنشين كه در جنگ افغانستان بكار گرفته مي شوند، ساخت اسرائيل اند. به گزارش روزنامه «بديعوت» از پرزه جات اين هواپيما ها اسرائیل سالانه بيش از 80 مليون دالر نفع بدست مي آورد.
بلوچ هاي ناراض كويته در تل ابيب دفتر نمايندگي دارند و از آن جا اوضاع را زير نظر گرفته اند. شماري از رسانه هاي فعال در افغانستان پنهاني از سوي صهيونست ها تمويل مي شوند و برنامه هايي در راستاي اهداف صهيونيستی دارند. در تازه ترين اقدام، اسرائيل موضوع هم خوني يهوديان با پشتون ها را به ميان كشيده و به منظور بررسي اين مسأله گروه پزشكي را به ممبئي فرستاد و هزاران ليتر خون گردآوري كرد. اين طرح كثيف از سوي صهيونيسم هيچ گونه پايه ي انسان شناسي ندارد، بل به مقصد بحران آفريني به راه افتاده است و از ديد نويسنده صهيونيسم تنها «تجريد پشتون» ها را مطمح نظر دارد؛ چه با بالاگرفتن همخوني و هم نژادي ميان پشتون ها و يهوديان، اين قوم به انزوا كشيده مي شود و در گام هاي آينده سعي خواهد داشت تا از تجزيه ي افغانستان و پاكستان كشور جداگانه ي ايجاد شود.

طرفه اين كه در سالهاي قبل هند و شوروي مسأله ي «پشتونستان» را تبليغ مي داشند، اكنون اسرائيل اين صدا را بلند مي دارد. بمب اتم پاكستان يكي ديگر از اسباب نگراني اسرائيل و مخاصمت آن كشور با ايران، به اين بهانه است كه اسرائيل در اين منطقه هسته گذاري نمايد. اسرائيل با اين ترفند، مي خواهد در اين گوشه‌اي از جهان اسلام بحران آفريني كند، تا از شدت مسأله‌ي فلسطین كاسته آيد. در آخر به این نتیجه میرسیم، ميان مردم افغانستان و مردم فلسطين از يكسو علايق ديني و عاطفي محكمي وجود دارد؛ از سويي هم ميان جنگ افغانستان و معضله ي فلسطين پيوند استوار امنيتي، سياسي و اقتصادي موجود مي باشد، و امنیت افغانستان و فلسطین با هم گره خورده است.